کنکاش‌ نکنیم و بگذریم...

کنکاش‌ نکنیم و بگذریم...

مثل نسیم از روی گنداب بگذریم وگرنه الوده به بوی بد بشویم حتی اگر مقصر ماجرا نباشیم.  
نویسنده: لیلا باقری
تاریخ انتشار:
86 نفر این یادداشت را خوانده‌اند
3 نفر این یادداشت را دوست داشته‌اند

وقتی از چیزی دلخور هستیم و به اصطلاح خودخوری می‌کنیم، بیشترین نصیحتی که به ما می‌شود این است که گذشت کنیم. خیلی کم اتفاق می‌افتد که وقتی عصبانی هستیم و غصه‌دار، یکی پیدا شود که بگوید «برو تلافی کن تا حال طرف بیاید سر جایش!» می‌گویند بگذر تا آرام شوی. اغلب هم برای ما سخت است این گذشتن؛ چطور بعد اینهمه بلایی که سرم آورده بگذرم... دلم هنوز می‌سوزد.
اگر کمی به معنی کلمه «گذشتن» دقت کنیم دلیل اینهمه اصرار بر گذشت را بهتر می‌فهمیم. گذشت یعنی برویم و نمانیم. در موضع و جایی که اذیت شدیم، توقف نکنیم چون آزار دیدن ما ادامه پیدا می‌کند. شده بروید جایی و بهتان بد بگذرد؟ شهری باشد که دوستش نداشته باشید و خانه‌ای باشد که درش راحت نباشید. این طور وقت‌ها در اولین فرصتی که پیش می‌آید بار و بندیلتان را برمی‌دارید و می‌روید و پشت سرتان را هم نگاه نمی‌کنید. چون می‌دانید به محض اینکه گذشتید آرام می‌شوید و نفس راحتی می‌کشید. بعد هم خاطرات بدش را مرور نمی‌کنید.
گذشتن از اتفاق‌ها و آدم‌ها هم همین‌‌طور است. شما در مرحله اول می‌گذرید که خودتان به آرامش برسید. ماندن در آن دلخوری اول به خودتان ضربه می‌زند. شما می‌مانید و کنکاش می‌کنید و هی حالتان بدتر می‌شود. به ویژه اگر علت دلخوری یک آدم یا اتفاق‌های نه چندان خوشایند باشد که بوهای بدی مثل بی‌وجدانی و دروغ و جنگ و دعوا و ... هم بدهد. باید مثل نسیم از روی این گنداب گذشت وگرنه ماندن در آن شرایط باعث می‌شود خود به خود آلوده به آن بوی بد بشویم حتی اگر مقصر ماجرا نباشیم. کنکاش‌ها روح ما را آلوده می‌کنند.
 

الامام صادق علیه السلام:
المُؤمنُ یَحقِد مادام فی مَجلسِهِ فَاذا قامَ ذَهَب عَنْهُ الْحِقد. مؤمن وقتی در مجلس است [ممکن است] دچار کینه شود، ولی آن گاه که از مجلس خارج شد، کینه هم از دل او می رود.
(تحف العقول ص 310)
ایمیل شما :
ایمیل دوستان : (جداسازی با کاما ،)
نام: ایمیل: نظر: