اصطلاح «مرد خدا» برگرفته از فرهنگ مردسالاریست؟

اصطلاح «مرد خدا» برگرفته از فرهنگ مردسالاریست؟

 آخر معرفت كه ربطی به جنسیت ندارد، مگر ما در فرهنگ دینی‌مان زنان عارف كم داشته‌ایم؟
نویسنده: زهیر توکلی
تاریخ انتشار:
46 نفر این یادداشت را خوانده‌اند
1 نفر این یادداشت را دوست داشته‌اند

گاهی از خودمان می‌پرسیم چرا در متون ادبی زبان فارسی، هرجا درباره ویژگی‌های والای انسانی حرفی به میان می‌آید، سخن از مردان است. در متون عرفانی فارسی كه از اساس مرد یعنی عارف. وقتی می‌گویند مردان یعنی رهنوردان به منزل رسیده خدا. اصطلاح «مرد خدا» هنوز هم در زبان فارسی معنی عارف می‌دهد. من همیشه از خودم می‌پرسیدم: آیا چنین كاربردی، حكایت از فرهنگ مردسالار ما ندارد؟ بعد ادامه می‌دادم: آخر معرفت كه ربطی به جنسیت ندارد؟ مگر ما در فرهنگ دینی‌مان زنان عارف كم داشته‌ایم؟
این پرسش همیشه در ذهنم می‌رفت و می‌آمد تا آنكه سال گذشته كتاب تاریخ زبان فارسی؛ اثر دكتر مهری باقری را خواندم و به جوابم رسیدم. یافتم که مرد در فارسی باستان به معنی انسان بوده است. نكته جالب این است كه وقتی ردّ دو كلمه « مَرد» و « مُرد» را می‌زنیم و به عقب می‌رویم، می‌یابیم كه در فارسی باستان، «مَرد» و «مُرد» هم‌ریشه‌اند. در معتقدات دینی ایرانیان باستان، نخستین انسانی كه اهورامزدا آفریده است، كیومرث نام دارد. البته كیومرث، تلفظ فارسی دری است و در فارسی باستان، گیه مَرِتَن بوده است یعنی «زنده میرا». جالب نیست؟ كیومرث كه نمونه نوعی انسان است، «زنده میرا» خوانده شده است در برابر «زنده نامیرا» كه آفریدگار جهان باشد. مرداد كه ماه پنجم سال است نیز « اَمُرداد» بوده است و در اصل؛ یعنی « نامیرا» و نام یكی از ایزدان (ربّ النوع‌ها) دین زرتشتی بوده است.
پس مرد خدا در اصل یعنی آدمی‌زادی كه خدایی شده است.
در برابر، كلمه «زن» از همان ابتدا با ملاحظه نقش جنس زن در چرخه حیات، برای نامیدن این جنس لطیف برگزیده شده است زیرا زن با «زاد»، «زای»، «زیست»، «زِ» یعنی بن فعل می‌زید، و «زنده» هم‌ریشه است زیرا زندگی در گرو وجود زن است و تا زن نباشد، مادری هم نخواهد بود و تا مادری نباشد، فرزندی و نسلی هم در كار نیست.

 

ایمیل شما :
ایمیل دوستان : (جداسازی با کاما ،)
نام: ایمیل: نظر: