معجزه دست‌هایی که دیده نمی‌شوند

معجزه دست‌هایی که دیده نمی‌شوند

کاش همه پدر و مادرها؛ معجزه دستان خود را بشناسند.
نویسنده: علی حسنلو
تاریخ انتشار:
76 نفر این یادداشت را خوانده‌اند
2 نفر این یادداشت را دوست داشته‌اند

چیزهایی در زندگی آدمی هست که چون از ابتدا بوده آن‌چنان توجهی به آن نمی‌کند. یعنی کمتر کسی به اینکه «دست» دارد توجه می‌کند. گاهی تنها فقدان این داشته‌ها ارزش آن‌ها را نشان می‌دهد. این مقدمه را در ذهن نگاه دارید تا به صحبت درباره کودکان مدرسه‌ای در بانکوک برسیم. شاید این سوال پیش آید که دست کجا و کودکی در بانکوک کجا! باید کمی صبر کنید.
نام بانکوک، را به احتمال زیاد همه شنیده‌ایم. حداقل ما که بازی بچگی‌هایمان حفظ کردن پایتخت کشورها بود، می‌دانیم بانکوک پایتخت کشور تایلند است. کشوری که برای ما تشخیص تفاوت چهره مردمانش از کره‌ای‌ها، ژاپنی‌ها و چینی‌ها سخت است. تایلندی‌ها مردمی هستند با چشم‌های بادامی و فرهنگ خاص شرقی.
به همراه گروه ایرانی در بازدید از محله‌های زاغه‌نشین بانکوک، سر یک NGO درآوردیم که کودکان آن محله را به طور رایگان آموزش می‌داد. وارد کلاس‌های آنها که شدیم، کودکان ابتدا به شکل عجیبی از ما دوری می‌کردند. حتی وقتی برای نزدیک شدن به‌شان می‌خواستیم همبازی‌شان شویم باز هم استقبالی ندیدیم. با نوازش و گرفتن دست این کودکان به آنها ابراز محبت کردیم. گرفتن دست و بغل کردن برای این کودکان تعریف نشده بود. آنها آرام آرام فاصله خود را با ما شکستند و توانستیم با همه آنها همبازی شویم. بعد از یک ساعت باید آنجا را ترک می‌کردیم و در این لحظه بود که اتفاق عجیب و تاثیرگذاری افتاد؛ کودکی برای خداحافظی به سمت یکی از ایرانی‌ها آمد و دستش را بوسید. این صحنه تاثیر بسیاری بر من گذاشت و ساعت‌ها فکرم را مشغول کرد. همه کودکان از اینکه ما کنارشان بودیم خوشحال شده بودند.
تازه فهمیدیم که چه اتفاقی بین ما و این کوکان رخ داده است. به جز هزاران تفاوتی که بین زندگی ما و آنها وجود دارد یک مورد خاص دیگر هم هست؛ تایلندی‌ها با هم دست نمی‌دهند. طبق گفته خود آنها، در فرهنگ آنها تماس دست، امر مرسوم و حتی خوبی نیست و سعی می‌کنند که از تماس با یکدیگر اجتناب کنند. ولی ما توانستیم با دست‌مان این مرز را بین کودکان بشکنیم.
محبت دست‌های ما باعث وابستکی کودکان به ما شد. ما کاری نکردیم جز نوازش و دست کشیدن و دست دادن، اما نمی‌دانستیم این دست‌ها چه قدرتی دارند و می‌توانند به میزان زیادی محبت را صادر کنند. دست‌هایی که هر روز در زندگی عادی ما برای فشردن دست‌های دیگران چنا رغبتی به خرج نمی‌دهند. از آن اتفاق به بعد گاهی به دست‌هایم نگاه می‌کنم و می‌گویم وقتی دست کشیدن می‌تواند نگاه کودکی را به غریبه‌ای را مهربان کند، چه خوب می‌شود اگر همه پدر و مادرها؛ معجزه دستان خود را بشناسند.
 

ایمیل شما :
ایمیل دوستان : (جداسازی با کاما ،)
نام: ایمیل: نظر: