ظاهر شدن روی صحنه

ظاهر شدن روی صحنه

دوباره وارد اتاق میشود و می گوید: موضوع منم.
نویسنده: راینهارد له‌تاو
تاریخ انتشار:
44 نفر این یادداشت را خوانده‌اند
0 نفر این یادداشت را دوست داشته‌اند

مردی ظاهر می‌شود و می‌گوید: این منم.
ما صدا می‌زنیم: یک بار دیگر آزمایش کنید.
دوباره ظاهر می‌شود و می‌گوید: من اینجام.
ما صدا می‌زنیم: خیلی خوب نشد.
دوباره وارد اتاق می‌شود و می‌گوید: موضوع منم.
ما صدا می‌زنیم: شروع بدی بود.
دوباره وارد می‌شود. دست تکان می‌دهد و صدا می‌زند: سلام.
ما می‌گوییم: لطفا این را نگویید.
دوباره آزمایش می‌کند. صدا می‌زند: باز هم منم.
ما صدا می‌زنیم: چیزی نمانده.
یک بار دیگر وارد می‌شود و می‌گوید: آنکه مدتها در انتظارش بودید.
ما صدا می‌زنیم: دوباره.
اما ای وای... حالا دیگر خیلی تعلل کردیم. حالا او بیرون می‌ماند. نمی‌خواهد دیگر بیاید. پریده. ما دیگر او را نخواهیم دید. حتی وقتی در خانه را باز کنیم و به سرعت چپ و راست خیابان را ببینیم.
داستانک‌ها
ترجمه ناصر غیاثی
نشر ثالث
 

ایمیل شما :
ایمیل دوستان : (جداسازی با کاما ،)
نام: ایمیل: نظر: