به شاد فکر کردن، عادت کنیم

من افراد زیادی را دیده‌ام که نومیدانه و به ناچار می‌خواستند شادتر باشند، لاغرتر شوند و اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند. آنها عاداتی داشتند که باعث می‌شد در حالتی از این خواسته‌ها قرار بگیرند. عادات فکر کردن، رفتار و حالت و ژست بدن به طور قوی احساساتی در ما تقویت می‌کند که باعث می‌شود تمایلات خود را نادیده بگیریم.
به طور مثال افراد افسرده منفی‌باف هستند و دایم به خودشان حرفهای ناامید کننده می‌زنند. آنها چنین می‌گویند: «اوه خدای من، یک روز لعنتی دیگر را باید پشت سربگذرانم.»  یا « من باز هم باید در خودم فرو بروم.» آنها به محض اینکه همه چیز خوب پیش می‌رود از خودشان سوال می کنند «کی همه چیز خراب می‌شود؟» من متوجه شده‌ام که به طرز اعجاب انگیزی همه چیز تغییر می‌کند اگر یک فکر مثبت را به انتهای یک فکر منفی بیفزاییم.
بهتر است این سه کار را انجام دهیم:
1. به محض منفی‌بافی خاطرات مثبت و حتی خیالی را به یاد بیاوریم.
2. به هرنوع قضاوت و حرف‌هایی فکر کنیم که در گفتگوی دوجانبه با خودمان داریم. حرف‌هایی که باث شده است غمگین یا ناخوشنود شویم.
3. هروقت یکی از جملات منفی را در ذهنمان می‌شنویم با استفاده از عباراتی مانند «حالا من به خاطر می‌آورم» یا « حالا من دوست دارم» یا « در آینده...» آن را اصلاح کنیم. به طور مثال ممکن است عبارتی مانند « یک روز لعنتی دیگر را باید پشت سربگذرانم.» داشته باشیم. حالا این جمله را اضافه می‌کنیم « به این فکر می کنم که چقدر همراه با دوستانم از اوقاتم لذت خواهم برد.»
خواهیم دید که تکرار و عادت کردن به این تمرین روزانه چطور شادتر و بهتر زندگی می‌کنیم.