مرثیه‌ای برای گل‌های زرد

مرثیه‌ای برای گل‌های زرد

هیچ چیز برنمی‌گردد. تنها چیزی که برایم مانده همین است: پشیمانی. من از این که یک بته جاز زنده را آتش زدم پشیمانم.
نویسنده: علیرضا شاه‌محمدی
تاریخ انتشار:
715 نفر این یادداشت را خوانده‌اند
2 نفر این یادداشت را دوست داشته‌اند
راستش من از آتش هیچ مفهوم استعاری و غيرمستقيمي در نظر ندارم. همین طور از گل‌های زرد. یعنی وقتی می‌گویم من گل‌های زرد را آتش زدم نمی‌خواهم یک جمله‌ی شاعرانه بگویم که منظورم از گل‌های زرد عواطف و احساسات باشد و از آتش، ویرانی و تباهی. یا مهربانی و خوش‌قلبی را گل‌های زردی بدانم که آتش کینه و عداوت آنها را می‌سوزاند یا هر چیز دیگری از این دست.

منظور من دقیقاً همان گل‌های زرد است با ساقه‌های به هم تابیده‌ی سبز و آتشی که من برافروختم و حالا که چند روز گذشته تصویرش رهایم نمی‌کند. من پشیمانم.

من همان لحظه که شعله‌ها بالا گرفت پشیمان شدم. همان موقع که مثلاً از خوشحالی داشتم بالا و پایین می‌پریدم. تمامش از یک هوس بود: هوس آتش گیراندن. این هوس همیشه با من است. از بچگی بوده و از همان بچگی با این هوس یک قانون وجود داشته: هیمه و جاز زنده را نباید سوزاند. حتي یک شاخه، هرچند یک بته.

ولي من همین چند روز پیش قانونم را شکستم. عامدانه و آگاهانه. یعنی گل‌های زرد ریز را روی بته‌ی جاز دیدم و بعد زیرشان کبریت گیراندم. آنجا که کبریت می‌گیراندم خشک شده بود ولی می‌دانستم این شعله‌ها بالا خواهد گرفت. این شعله‌ها گل‌های زرد ریز را خواهد سوزاند و باز گیراندم. البته می‌توانم برای توجیه کارم دلیل ببافم. مثلاً بگویم این شهرهای بزرگ و زندگی در آنها باعث سوختن گل‌های زرد شد. این آپارتمان‌ها و کوچه‌های تنگش که نمی‌شود هیچ کجایشان آتش گیراند. همین باعث می‌شود تا پا به بیابان می‌گذارم اختیارم از دست برود. یا بگویم هر روز سرتاسر دنیا کلی آدم از گرسنگی و جنگ و مریضی و هزار بدبختی دیگر می‌میرند کسی ککش نمی‌گزد، حالا تو آمده‌ای برای یک بته جاز بیابانی دل می‌سوزانی؟ توی دنيا کم بدبخت هست؟ کم مریضی و فلاکت و فقر و مرگ هست؟ ارزش این آدم‌ها به اندازه‌ی یک بته جاز هم نیست؟

گیرم تمام اینها درست و تمام دلایل دیگری هم که بتوان پشت‌بندش ردیف کرد. گل‌های ریز زرد با شاخه‌های به هم تابیده‌ی سبز زنده می‌شوند؟ برمی‌گردند؟

هیچ چیز برنمی‌گردد. هیچ چیز. تنها چیزی که برایم مانده همین است: پشیمانی. من از این که یک بته جاز زنده را آتش زدم پشیمانم.
ایمیل شما :
ایمیل دوستان : (جداسازی با کاما ،)
نام: ایمیل: نظر: