من و تو و نودوهشت نفر دیگر

من و تو و نودوهشت نفر دیگر

اگر نمی‌توانیم تا صد بشمریم، چرا پنج بار تا بیست نشمریم؟ جمع کردن و پیاپی شمردن را شاید بعدها یاد بگیریم.
نویسنده: نادر ابراهيمی
تاریخ انتشار:
677 نفر این یادداشت را خوانده‌اند
0 نفر این یادداشت را دوست داشته‌اند
یادم هست ـ سال های پیش ـ روزی شاهد گفت و گوی مردی با طفلی چهارـ پنج ساله بودم. مرد به جای طرح آن سوآل بیهوده [وقتی بزرگ شدی، می‌خواهی چه‌کاره بشوی؟]، به طفل گفت: «اگر از یک تا صد بشماری یک تومان می‌دهم.» طفل با هیجان و اشتیاق شروع کرد به شمردن. شاید پول برای او مهم نبود و در فکر آن هم نبود. فقط دلش می‌خواست آن مرد بداند که او شمردن را می‌داند. شمرد و شمرد تا رسید به عدد «سی». پسرک، این عدد را نمی‌دانست اما خیال می‌کرد که می‌داند. این بود که بدون مکث و ترس، به جای «سی» گفت: «بیست‌و‌ده» و ادامه داد: «بیست‌و‌یازده، بیست‌و‌دوازده، بیست‌و‌سیزده، بیست‌و…»

مرد به آرامی گفت: «این طور درست نیست. سی، چهل، پنجاه... اما اگر حالا نمی‌توانی یک‌جا تا صد بشمری، پنج دفعه از یک تا بیست بشمر، همان صد می‌شود. من هم قبول می‌کنم. بعدها یاد می‌گیری که چطور باید تا صد بشمری.» و طفل، شادمانه و بدون معطلی از یک شروع کرد.

مرد نگفت: «حالا دیدی بلد نیستی؟» و یا «تو که تا بیست و نه بیشتر بلد نیستی. بنابراین بازی را باختی.» اگر این کار را می‌کرد پسرک حسابی دلگیر می شد و قلبش می‌شکست. و مسلماً اگر مرد در آن چند دقیقه می‌خواست معلم حساب طفل شود، راه به جایی نمی‌برد و طفل را هم خسته می‌کرد. درعوض او به طفل آموخت که با همان چند عدد که می‌داند به «صد» برسد و شکست نخورد.

خوب، شاید این حرف، کاملا منطقی نباشد و این طرز استدلال کردن در همه جا به کار نیاید؛ اما من می‌خواهم از این استدلال در موردی استفاده کنم که به نظرم درست می‌آید.

اگر رسیدن به "صد" هدف ماست و سخن گفتن از "صد" قصد ما، و به دلیل مجموع شرایط ـ کم‌داشت‌ها و ناتوانی‌ها ـ نمی‌توانیم مستقیماً تا صد بشمریم، چرا پنج بار از یک تا بیست نشمریم؟ شرط اصلی و ثابت ما فقط باید این باشد که به هیچ دلیلی از "صد" چشم نپوشیم و کوتاه نیاییم. اگر شرح حال من از نظر کیفیت، ارزش و تاثیربخشی، "صد"  نیست، پنجاه نیست، این کمبود ـ به گمان من ـ دلیل کافی برای چشم پوشیدن از بیان آن نیست.

من، چون آن کودکی هستم که فقط "یک" را در اختیار دارد؛ و حال می‌خواهد صدبار بگوید: "یک" تا به صد رسیده باشد. و یا یک بار بگوید "یک" و در پی نود‌و‌نه نفر دیگر باشد که می‌گویند "یک". نتیجه باز هم صد است. جمع کردن و پیاپی شمردن را شاید بعدها یاد بگیریم.

ابن مشغله، انتشارات روزبهان، چاپ ششم، شهریور۷۶


انتخاب بریده: مرضیه رافع

ایمیل شما :
ایمیل دوستان : (جداسازی با کاما ،)
نام: ایمیل: نظر: