ترافیک ذهنی

ترافیک ذهنی

تغییر دکور لازم است. دکوری که در آن بشود دست و پاهای فکر را حسابی کش آورد!
نویسنده: مرضیه رافع
تاریخ انتشار:
846 نفر این یادداشت را خوانده‌اند
0 نفر این یادداشت را دوست داشته‌اند
خانه‌ای که پر از وسایل شده را تصور کن. هر طرف بخواهی بروی پایت گیر می‌کند به وسیله‌ای، گوشه‌ی مبلی، میزی، سه پایه‌ای، چیزی! خلاصه باید مواظب باشی. اگر بخواهی صندلی‌ات را جا به‌جا کنی باید کسی بهت فرمان بدهد که چپ – چپ، عقب – عقب .... آخرش هم تضمینی نیست که یکی از پایه‌ها به دیوار نخورد و آن را خط نیندازد. توی این خانه نمی‌شود چند قدم پیاده راه رفت. همه‌اش باید نشست. فوق فوق‌اش بتوان نقل مکان کرد؛ از روی کاناپه به روی مبل و از روی مبل به روی صندلی و از روی صندلی به روی تخت.

گاهی دلت یکی از آن  خمیازه‌های کش و قوس‌دار می‌خواهد ولی نمی‌توانی! چون ممکن است دست و پاهای کش‌آمده، کار را خراب کنند و چیزی را بشکنند. در این خانه‌ی شلوغ، از تغییر دکور خبری نیست. چون اصلاً فضایی نیست که به واسطه‌ی آن بتوان وسایل را جا به‌جا کرد و در نتیجه، همه چیز میخ شده‌اند سر جای‌شان!

الآن در مورد ِ ذهنم چنین حال ِ میخ‌شده‌ای دارم! اطلاعات و داده‌های به‌درد بخور و به‌درد نخور همین‌طور تل‌انبار شده‌اند روی هم. کلی فولدر و زیپ - آرشیو از کلی آدم و کلی کتاب و کلی مجله و کلی سایت و کلی فیلم و کلی آدرس و کلی اداره؛ که هر کدام را باز می‌کنم، پر از فایل‌های درهم و برهم است. با این همه شلوغی نمی‌توانم درست فکر کنم و سر حوصله و عقل تصمیم بگیرم. کارهایم قاطی می‌شوند و گاهی از سر کم حوصلگی، سر و ته‌شان را هم می‌آورم. مثل همان وقتی که می‌خواهی یک خمیازه‌ی کش و قوس دار بکشی ولی می‌ترسی دست و پاهایت به در و دیوار بخورند و خودت محترمانه خمیازه‌ات را قورت می‌دهی.

شاید دوای درد آن خانه‌ی شلوغ، یک خانه‌تکانی باشد و دوای درد ِ این فکر خسته و بدون تمرکز هم، کاغذ سفید و خودکار روان. اول، هرچه به ذهن می‌رسد باید روی صفحه‌ی کاغذ ریخت. همه‌ی به‌درد نخورها که بیرون شد، حالا همه‌ی بدرد بخورها به صف!
 
تغییر دکور لازم است. دکوری که در آن بشود دست و پاهای فکر را حسابی کش آورد!

ایمیل شما :
ایمیل دوستان : (جداسازی با کاما ،)
نام: ایمیل: نظر: