با سرسختان آشنا شویم

با سرسختان آشنا شویم

بعضی‌ها فکر می‌کنند آدم سرسخت یعنی ثابت قدم. می‌گویند فلانی خیلی جنم دارد؛ خیلی مرد است؛
نویسنده: محمدحسین حقیقت
تاریخ انتشار:
530 نفر این یادداشت را خوانده‌اند
0 نفر این یادداشت را دوست داشته‌اند
تا حالا با آدم سرسخت روبرو شده‌اید؟ شاید هم بشود بهش گفت خودرأی یا لجوج. ازش خوشتان می‌آید؟ فکر می‌کنید خیلی جَنَم دارد؟ اصلاً فکر می‌کنید چه جور آدمی است؟

آدم سرسخت یعنی آدمی که توانایی ویژه‌ای برای پافشاری بر عقیده‌ی خود نشان می‌دهد و این را هنر خود می‌داند. به هیچ‌وجه نمی‌شود کاری کرد که عقیده‌ی خود را تغییر دهد.

بعضی‌ها فکر می‌کنند آدم سرسخت یعنی ثابت قدم. می‌گویند فلانی خیلی جنم دارد؛ خیلی مرد است؛ مثل کوه، راسخ است و از این‌جور حرف‌ها. اما این عنوان همان‌قدر به آدم سرسخت می‌چسبد که سخاوت به آدم اسراف‌کار یا شجاعت به آدم بی‌باک و بی‌کله! آدم سرسخت در برابر استدلال صحیح تسلیم نمی‌شود و بهتر است بگوییم اصلاً استدلال را قبول ندارد یا حتی نمی‌داند استدلال چیست. نه به خاطر حقیقت؛ که فقط جایی نظرش را عوض می‌کند که پای منافعش در میان باشد یا خطری تهدیدش کند. در این‌جور وقت‌ها نظرش خیلی راحت عوض می‌شود و برای این تغییر عقیده ده‌ها توجیه می‌تراشد.
 
آدم سرسخت فقط صدای خودش به گوشش آشنا است. منتظر می‌ماند تا همه خودشان را برای تغییر عقیده‌اش به آب و آتش بزنند و وقتی خسته شدند با لبخند می‌گوید: «ولی شما نمی‌توانید نظر مرا عوض کنید!» بعد احساس پیروزی عمیقی می‌کند و غرق شادی می‌شود. اما اگر نتواند عقیده‌ی خود را به کرسی بنشاند حس می‌کند شکست بدی خورده. احتمالاً ناسزا هم می‌گوید. در واقع مثل چوب خشکی می‌ماند که دو حالت بیشتر ندارد: یا صاف می‌ماند یا می‌شکند. انعطاف و خمیدگی در کارش نیست؛ اصلاً.
ایمیل شما :
ایمیل دوستان : (جداسازی با کاما ،)
نام: ایمیل: نظر: