آرامش ماه

آرامش ماه

زمانی رسید که سگ از نالیدن خسته شد، اما ماه همچنان ظاهر می شد.
نویسنده: نوربرت لش لایتنر
تاریخ انتشار:
505 نفر این یادداشت را خوانده‌اند
0 نفر این یادداشت را دوست داشته‌اند

یک سیاستمدار صادق و پرسابقه پس از انتخابات با انتقادات شدید یک نماینده جوان روبه رو شد. مرد جوان دائما در سخنرانی ها ومصاحبه های مطبوعاتی خود اظهار نظرهای تحقیرآمیزی نسبت به سیاستمدار پیر می کرد. اما سیاستمدار پیر هیچ اقدامی برای جلوگیری از این تهمت ها انجام نمی داد. حتی هنگامی که رقیب تازه کار در یک مباحثه پارلمانی با خشونت حرف او را قطع کرد، حالت چهره مرد پیر تغییری نکرد و اظهار نظرهای نماینده ی جوان را نادیده گرفت.

مدتی بعد یکی از دوستان سیاستمدار از او پرسید که چگونه می تواند آرامش خود را حفظ کند و با توجه به رفتار ناشایست رقیب ضربه متقابلی به او وارد نکند؟

سیاستمدار گفت: «بهتر است جواب این سوال تو را با تعریف یک داستان از دوران کودکی خود بدهم. زمانی که هنوز پسر کوچکی بودم در همسایگی ما مرد پیری زندگی می کرد که یک سگ داشت. همیشه وقتی ماه در می آمد، سگ شروع به ناله می کرد و حتی گاهی بیش از یک ساعت این کار را انجام می داد. اوایل هنگامی که شب ها با صدای سگ از خواب می پریدم، وحشت زده می شدم. صدای سگ برای دیگر ساکنان آن آپارتمان هم خوشایند نبود، اما آنان هیچ اقدامی نمی کردند، زیرا صاحب آن سگ، تنها و به علاوه کاملا ناشنوا بود.»
سیاستمدار مکثی کرد، نگاهی به ساعت خود انداخت و با عجله از جا بلند شد و گفت: «من باید بروم. بعدا تو را می بینم.»
دوست او فریاد زد: «یک لحظه صبر کن! تو که نمی توانی مرا با یک داستان نیمه تمام تنها بگذاری. خوب بعد چه اتفاقی افتاد؟»
سیاستمدار با لبخند زیرکانه ای جواب داد: «در واقع چیز دیگری از این داستان باقی نمانده. زمانی رسید که سگ از نالیدن خسته شد و ماه همچنان ظاهر می شد.»

منبع: بال هایی برای پرواز/ نوربرت لش لایتنر/ ترجمه مهشید معیری/ ص ۳۳/ انتشارات نگاه/ ۱۳۸۷


آیه:
و عبادُ الرّحمن الذین یمشونَ علی الارضِ هَوناً و اذا خاطَبَهُمُ الجاهلونَ قالوا سلاماً
ترجمه: بندگان خداوند رحمن کسانی هستند که به نرمی روی زمین گام برمی دارند و چون نادانان ایشان را طرف خطاب قرار دهند، به ملایمت پاسخ می دهند. (فرقان/۶۳)


ایمیل شما :
ایمیل دوستان : (جداسازی با کاما ،)
نام: ایمیل: نظر: