به اخبار رادیو گوش نکنید!
رادیو گفته است وضع پولی کشور خوب نیست، شاید یک کسادی عمومی داشته باشیم...
تاریخ انتشار:
155 نفر این یادداشت را خوانده‌اند
0 نفر این یادداشت را دوست داشته‌اند
مردی کنار جاده، دکه‌ای درست کرده بود و ساندویچ می‌فروخت. چون گوشش سنگین بود، رادیو نداشت. چشمش هم ضعیف بود، بنابراین روزنامه هم نمی‌خواند. او تابلویی بالای سَر خود گذاشته بود و محاسن ساندویچ‌های خود را شرح داده بود. خودش هم کنار دکه می‌ایستاد و مردم را به خریدن ساندویچ تشویق می‌کرد و مردم هم می‌خریدند. کارش بالا گرفت و او ابزار کارش را زیادتر کرد. پسرش هم بعد از مدرسه به کمک او پرداخت و وضع کم کم عوض شد.
پسر گفت: پدر جان، مگر به اخبار رادیو گوش نداده‌ای؟ اگر وضع پولی کشور به همین منوال ادامه پیدا کند کار همه خراب خواهد شد و شاید یک کسادی عمومی به وجود آید. باید خودت را برای این کسادی آماده کنی...
پدر با خود فکر کرد: هرچه باشد پسرش به مدرسه رفته، به اخبار رادیو گوش می‌دهد و روزنامه هم می‌خواند پس به طور حتم آنچه می‌گوید صحیح است. بنابراین کمتر از گذشته نان و گوشت سفارش داد و تابلوی خود را هم پایین آورد و دیگر در کنار دکه خود نمی‌ایستاد و مردم را به خرید ساندویچ دعوت نمی‌کرد. فروش او ناگهان به شدت کاهش یافت. او سپس رو به فرزند خود کرد و گفت: پسر جان حق با توست، کسادی عمومی شده است...!
پسر گفت: پدر جان، مگر به اخبار رادیو گوش نداده‌ای؟ اگر وضع پولی کشور به همین منوال ادامه پیدا کند کار همه خراب خواهد شد و شاید یک کسادی عمومی به وجود آید. باید خودت را برای این کسادی آماده کنی...
پدر با خود فکر کرد: هرچه باشد پسرش به مدرسه رفته، به اخبار رادیو گوش می‌دهد و روزنامه هم می‌خواند پس به طور حتم آنچه می‌گوید صحیح است. بنابراین کمتر از گذشته نان و گوشت سفارش داد و تابلوی خود را هم پایین آورد و دیگر در کنار دکه خود نمی‌ایستاد و مردم را به خرید ساندویچ دعوت نمی‌کرد. فروش او ناگهان به شدت کاهش یافت. او سپس رو به فرزند خود کرد و گفت: پسر جان حق با توست، کسادی عمومی شده است...!
