گوژ پشتت را بردار!

گوژ پشتت را بردار!

آیا عیب و ایرادی دارید که شما را از دست یافتن به استعدادهای نهفته‌تان باز می‌دارد؟
نویسنده: برایان کاوانو
تاریخ انتشار:
59 نفر این یادداشت را خوانده‌اند
2 نفر این یادداشت را دوست داشته‌اند

در روزگاران گذشته شاهزاده خوش قیافه‌ای زندگی می‌کرد که گوژپشت بود. این گوژ مانع دستیابی او به استعدادهای نهفته و رسیدن به آروز و رویاهایی بود که در سر می‌پرورانید. روزی پادشاه از بهترین پیکر تراش سرزمین خود خواست تا پیکره‌ای از فرزندانش بتراشد.

پیکرتراش دست به کار شد و مجسمه شاهزاده را نه گوژپشت که به صورت صاف تراشید. پادشاه مجسمه را در گوشه‌ای از باغ خصوصی شاهزاده نصب کرد. هر وقت شاهزاده به این مجسمه خیره می‌شد قلبش به شدت به تپش می‌افتاد.

ماهها مردم پس از آن واقعه به همدیگر می‌گفتند:« ببینم تازگی‌ها متوجه شده‌ای که خمیدگی پشت شاهزاده تا حدودی درست شده است؟»

شاهزاده با شنیدن حرف مردم اعتماد به نفس بیشتری میافت و ساعتها وقت خود را صرف بررسی جزئیات مجسمه و تعمق در تحقق آرزوها و رویاهای خود می‌کرد. و بعد اتفاق مهمی رخ داد؛ روزی شاهزاده سینه خود را بالا گرفت و با یک حرکت کششی به ناگاه همچون مجسمه خود صاف و درست برجای ایستاد.

شما نیز در یک خانواده اعیان به دنیا آمده‌اید و روزی برای خود شاهزاده یا شاهزاده خانم خواهید شد. اما ببینید آیا عیب و ایرادی دارید که شما را از دست یافتن به استعدادهای نهفته‌تان باز می‌دارد و مانع تحقق آروزها و رویاهایتان می‌شود؟

بذرهای برزگر
تالیف برایان کاوانو
ترجمه راستکار محمودزاده
مرکز چاپ و نشر فروغ آزادی
ایمیل شما :
ایمیل دوستان : (جداسازی با کاما ،)
نام: ایمیل: نظر: