اصطلاح «دور دور» را در برخی خیابان‌ها شنیده‌اید؟

تا به حال اصطلاح «دور دور» را در برخی خیابان‌های معروف شنیده‌اید؟ منظورمان خیابان گردی با ماشین نیست.  برخی خیابان‌های معروف و که گاه خوش آب و هوا هستند و جاذبه تفریحی و طبیعی هم دارند، برای عده‌ای پاتوق دور دور است. به علت مسائل اخلاقی از آوردن نام این مکانها معذور هستیم اما می‌توان به توصیف این پدیده عجیب و غریب پرداخت. «دور دور» یعنی اینکه جوانان سواره یا پیاده ساعتی را در این مکان‌ها تردد کنند نه فقط برای ماشین سواری؛ یعنی یک خیابان را بالا و پایین کنند و به برانداز همدیگر بپردازند! اگر گذرتان بدون اطلاع به این مکان‌ها افتاد، محض همان تفریح و گذران اوقات، از نگاههای خیره و ادامه‌دار افراد خواهید ترسید. چون در واقع ناخواسته وارد یک «شوی آدم» شدید. به این معنا که افراد مرتب در خیابانی تردد می‌کنند و خودشان را به نمایش می‌گذارند تا جنس مخالف را جذب کنند و ساعاتی را با هم بگذرانند؛ بدوی‌ترین و غریزی‌ترین شکل ممکن برای پرداختن به نیاز جنسی. درواقع ماهیت عمل «دور دور» دراین مکان‌های مخصوص همین است؛  عده‌ای با ماشین می‌چرخند و خیابان را بالا و پایین می‌کنند. افراد با هر ماشینی که دارند( از نیسان آبی و پیکان درب و داغان گرفته تا ماشین‌های مدل بالا و خارجی و شاستی بلند.  بنز، بی‌ام‌و، لکسوس، ایکس 3، هیوندا کوپه) و حتی پیاده، خیابان را بالا و پایین می‌کنند تا کیس خود را پیدا کنند. دخترها معمولا به مدل بالاها به اصطلاح آمار می‌دهند و پسرها دنبال یک ظاهر خوب هستند که البته اگر وضع مالی خوبی هم داشته باشد بهتر است.  قانون هم این ست؛ با نگاه می‌گویند که همدیگر را پسندیدند یا نه. پسر نگاه می‌کند و دختر با یک نگاه با لبخند رضایت خود را اعلام می‌کند و بعد هم رد و بدل کردن شماره و یک رابطه کوتاه مدت برای یک شب یا حداکثر دو سه روز آغاز می‌شود. در این بین برد با ماشین‌های مدل بالاست. پراید ضعیف‌ترین ماشین است و معمولا بردی ندارد، مگر اینکه یک دختر جذاب راننده آن باشد.
افراد خسته که می‌شوند، ماشین را پارک می‌کنند کنار خیابان و  به تماشا می‌ایستند. بعضی‌ها حرکات موزون اجرا می‌کنند و بعضی حرکات نمایشی. در این بین موتورسوارها هم از انجام حرکتهای نمایشی غفلت نمی‌کنند. اگر یکباره جوانی را دیدید که روی سقف ماشینی پشتک می‌زند، تعجب نکنید. همه اینها فراید طبیعی در فعل «دور دور» است بالاخره افراد باید از همه توانمندی‌شان برای نمایش خود، استفاده کنند. درست مثل پرندگان و حیوانات که در آغاز فصل جفت‌گیری بال و پر و دم و ... نشان می‌دهند و از خودشان صداهایی مبنی بر طلب جفت به نمایش می‌گذارند. در این‌جا هم افراد با فراموش کردن تمدن چندهزارساله و پیشرفت‌های فوق مدرن و کسب سال‌ها شعور و درک و زندگی متعالی، برای جذب جنس مخالف کارهای محیرالعقولی انجام می‌دهند. هر کسی هر شیرین‌کاری که بلد است به نمایش می‌گذارد. در این بین هم تیپ‌های عجیب و غریب نیز زیاد به چشم می‌خورد. و نگاه‌ها(!) گاهی چنان دریده و عریان هستند که ممکن است برای لحظه‌ای فراموش کنید در قلب یک شهر متمدن هستید و این افراد همان همشهریانی هستند که طی روز با آنها مرواداتی معمولی و در چارچوب عرف دارید. انگار برخی از این افراد برای ساعتی، بدون چارچوب تنها به تمایلات سطحی خود می‌پردازند و مقدمات آن را در حضور انظار و ده‌ها جفت چشم به نمایش می‌گذارند.
البته باید همین‌جا تاکید کرد که همه برای رد و بدل کردن «نگاههای خریدارانه» به این مکان‌ها نمی‌روند. چون خانواده‌ها هم در این جمع مشاهده می‌شوند. عده‌ای تنها برای تفریح می‌آیند برخی هم فقط دنبال جایی هستند که بدون چارچوب عرف و مرسوم رفتار و کمی تولید هیجان کنند. اما عمده کارکرد این مکان‌ها همین نمایش آدم‌هاست؛ یعنی آدمها به صورت کاملا بدوی و غریزی و رها، فردی را برای یک ارتباط محدود انتخاب می‌کنند. در این یادداشت قصد ارزش‌گذاری نداریم. قصد کارشناسی و آسیب‌شناسی هم نداریم که اگر هم داشته باشیم در این مجال فرصت و امکانات آن فراهم نیست. فقط می‌خواهیم یک تلنگر کوچک بزنیم و چند سوال بپرسیم؛
آیا «فعل دور دور» و گشتن در چنین مکان‌هایی نشان بارزی از یک کمبود شدید در جامعه نیست؟ آیا به این معنا نیست که تمایلات سرکوب شده جنسی در چنین بسترهایی به بدوی‌ترین شکل ممکن رخ نشان می‌دهد و ممکن است در صورت فراهم شدن بسترهای دیگر صحنه‌ای را به نمایش بگذارد که دور از شان انسانی باشد؟ تماشای جوانانی که تا پاسی از شب با ماشین یک خیابان را بالا و پایین می‌کنند و نگاه‌های نافرم رد و بدل می‌کنند، تماشای صورت مسئله پاک شده در سامان به مسائل جنسی یک جامعه نیست؟ آیا افرادی که شب به چنین مکان‌هایی می‌روند همان کسانی نیستد که روزها در محیط اجتماع مشغول مراودات معولی هستند و عرف و قانون و مناسبات را هم تا جایی که بتوانند رعایت می‌کنند؟ چه چیزی باعث می‌شود که انسان‌های متمدن در بدوی‌ترین شکل ممکن به نیازهای جنسی خودشان پاسخ بگویند؟ آنهم در شرایطی که هیچ شناختی از طرف مقابلشان ندارند و معلوم نیست عاقبت این نوع مراودات به کجا می‌رسد و معمولی‌ترین مسئله توجه به موارد بهداشتی است که در این شرایط...
همین!