چرا برخی در محیط مجازی فحاشی می‌کنند؟

چرا برخی در محیط مجازی فحاشی می‌کنند؟

برخی به همین برنده‎شدن‌های در خلوت قانع‌اند چون به دست آوردن پیروزی‌های بزرگتر هزینه‌بر است.
نویسنده: بنت الهدی صدر
تاریخ انتشار:
36 نفر این یادداشت را خوانده‌اند
3 نفر این یادداشت را دوست داشته‌اند

اغلب آدم‌ها،‌ در شعار دادن خبره‌اند و اگرچه برای نحوه رفتار و اعمال به ظن خودشان بیست می‌گیرند و كاپ اخلاق و درایتشان همیشه برق می‌زند اما آنچنان كه باید و شاید به شعارها پایبند نیستند! این آدم‌‎های كسانی هستند كه وقتی در یك درگیری و دعوای خیابانی بد و بیراه دیگران را می‌شنوند، ‌برای بی‌فرهنگی مردم تأسف می‌خورند اما اگر پای منافع خودشان به میان بیاید یا حس كنند كسی حقشان را زیر پا گذاشته،‌ یقه پاره می‌كنند و شاید از به زبان آوردن الفاظ ناخوشایند نیز ابایی نداشته باشند.
خیلی از آدم‌ها نیز فقط در جمع مؤدب هستند یا لااقل سعی می‌كنند مؤدب باشند! اما همین آدم‌ها در خلوت خودشان،‌ به این اصول و فرهنگی كه در جمع رعایت می‌كردند، پایبند نیستند. مثل افرادی كه جلوی طرف «قربانت شوم» و پشت سر او «مرده‌شور ببرد تو را»! حالا تصور كنید كه این آدم بتواند ماسكی بزند كه اطرافیانش او را نشناسند و یا بتواند با نامی مستعار در یك جامعه بزرگ و جهانی مانور دهد. در این صورت چنین آدمی می‌تواند به موجودی مخرب و غیرقابل اطمینان بدل شود كه حتی مرزها دوستی و صلح را نیز پایمال می‌كند و به راحتی اصول انسانی را زیر پا می‌گذارد.
اتفاقی كه چندی پیش در فضای مجازی برای یكی از چهره‎های سرشناس فوتبال جهان به نام «لیونل مسی» اتفاق افتاد راوی همین روایت است. برای افراد بسیاری، فضای شبكه جهانی تبدیل به ماسكی شده كه روی و خوی دیگری از آن‌هارا به نمایش می‌گذارد. افرادی كه به خاطر حفظ منافع و جایگاه اجتماعی یا به اصطلاح عامیانه خودمان برای «آبروداری» و فهماندن منظورشان حاضر نیستند كمی صبوری به خرج دهند و از منطق و انسانیت بهره ببرند؛‌ خودشان را راحت می‌كنند و با پنهان شدن پشت یك نام مجازی یا حتی بدتر از آن صرف گستردگی فضای اینترنت دل را به دریا می‌زنند و با ركیك‌ترین و زشت‌ترین الفاظ،‌ عقاید غیرقابل پذیرش خود را جار می‌زنند. از قضا همین آدم‌ها كسانی هستند كه این حركت را عین شجاعت می‌دانند؛‌ یا اگر پشت نام مستعارشان پنهان می‌شوند این شیوه را به دوستان خود نیز پیشنهاد می‌دهند. تهدید می‌كنند،‌ ترغیب می‌كنند و شخصیت افراد را بدون اینكه ذره‌‎ای فكر و سنجش به همراهش باشد زیر سؤال می‌برند.
هجوم به حریم مجازی افراد،‌ هیچ‌گاه نمی‌تواند رعب و وحشت ایجاد كند، تنها نتیجه‌اش خفیف شدن و از بین رفتن شخصیت هجوم برندگان است. به ویژه اگر همه این افراد نمایندگانی از یك قوم یا یك ملت به شمار روند. در این صورت اصلاح این خدشه، كاری سنگین و انرژی‌بر خواهد بود. درست مانند معمارانی كه ماه‌ها برای ساختن بنایی محكم تلاش می‌كنند،‌ آنگاه چند نفر به دلیل ندانم‌كاری زمینه نابودی این بنا را فقط در یك چشم به هم زدن ایجاد می‌كنند. چه بسا،‌ بنایی كه پس از این ساخته می‌شود،‌ به قوت بنای ابتدایی نباشد، افرادی كه در ساخت بنای اولیه مشاركت داشتند،‌ كمتر می‌شوند زیرا  دیگر انگیزه قبل را برای شركت در این كارگروهی ندارند و خیلی‌ها از این كه در چنین گروهی بودند سرخورده می‌شوند.
حمله به صفحه مجازی «لیونل مسی» پس از قرعه‌كشی مسابقات جام جهانی فوتبال،‌ تنها موردی نبود كه برای ایرانی‌ها تبدیل به یك بستر آزمایش و محك شد،‌ پیش‌‍‌تر در رقابت‌های لیگ والیبال نیز خیلی‌ها دست به كاری مشابه برای صفحه مجازی بازیكن ایتالیایی زدند و او را با الفاظ زشت خطاب كردند و مورد اهانت قرار دادند؛‌ پس از آن نیز حمله به صفحه مجری قرعه‌كشی مسابقات ماجرایی تازه درست كرد؛ ‌اما چرا موج ندامت و سرزنش از آن اتفاق از اتفاقات دوم و سوم و چندم پس از آن جلوگیری نكرد؟!
به نظر نویسنده،‌ دلیل آن به آستانه صبر آدم‌ها بر می‌گردد. آدم‌هایی كه تحمل شكست را ندارند،‌ آداب مواجهه با رقیب یا حریف را یاد نگرفته‌اند و از همه مهم‌تر این‎كه قادر نیستند برای تبدیل شدن به شهروندی نمونه در یك فضای مجازی، ‌قوانین مناسب و شخصی برای خود تدوین كنند و نمی‌توانند مزایای یك شهروند خوب بودن را مجسم كنند. چرا كه این افراد روش‌های به دست آوردن این نتایج را نیاموخته‌اند. آن‌ها یاد نگرفته‌اند در مواجهه با مسائل و محیط‌های جدید چگونه از قدرت خلاقیت در مسیر صحیح استفاده كنند. آن‌ها یاد گرفته‌اند اگر در یك موقعیت منحصر به فرد قرار گرفتند، آن موقعیت را به هر شیوه ممكن از آن خود كنند. آن‌ها یادگرفته‌اند فقط ركورد ثبت كنند. حالا به هر قیمتی كه شده... چرا كه یك شهروند خوب اما عادی بودن،‌كمترین و پست‌ترین مزایا را برایشان به همراه آورده است. برای چنین افرادی به دست آوردن توجه دیگران،‌ جهانی شدن،‌ پررنگ شدن و شهرت، امتیازی است كه حاضر نیستند برای به دست آوردن آن فكر كنند و كمی خلاقیتشان را در مسیر درست به خرج دهند. برای آن‌ها راحت است كه اولین چیزی كه به ذهنشان می‌رسد با دكمه‌های كی‌بورد در صفحه مجازی ثبت كنند و بعد هم اینتر‌...
در عوض این افراد توانسته‌اند با غیر عادی بودن،‌ نرمال نبودن،‌ توجه گروه قابل توجهی را به دست آورند. مدت‌ها درباره‌شان حرف زده شود،‌ زیرا عقیده‌شان را به زشت‌ترین و زننده‌ترین حالت ممكن بیان كرده‌اند و این برایشان دو مزیت داشته: اول این‌كه دلشان خنك شده؛ دوم این‌كه دهان حریف را بسته‌اند! و این یعنی برنده شدن و خوشحالی در خلوت. ولو به قیمت خسارتی كه به یك گروه یا حتی یك ملت تمام شود...
برخی از مردم به همین برنده‎شدن‌های فردی و در خلوت قانع‌اند. چرا كه به دست آوردن پیروزی‌های بزرگتر خیلی هزینه‌بر است. تا امروز زمینه برایشان مهیا نبوده تا تشویق شوند،‌ احساس پیروزی و سرخوشی را تجربه كنند. نه در خانواده، نه در مدرسه و نه حتی در جامعه... چراكه همیشه سیاست تنبیه را برایشان مناسب‌تر و سازنده‌تر از سیاست تشویق تشخیص دادند. چه كسانی تشخیص داده‌اند؟ كسانی كه پرورش‌یافته همین مكتب هستند و قادر نبودند برای اصلاح افراد پس از خود، پا روی منافع شخصی‌شان بگذارند، كمی از خودگذشتگی نشان دهند و اگر خودشان به غلط از دست پیدا كردن به یك تصویر مناسب از زندگی محروم مانده‌اند، حداقل ‌این تصویر را برای نسل‌های پس از خود بسازند. به آن‌ها یاد دهند كه كسب و حفظ شأنیت و شخصیت انسانی،‌ ولو اگر شهروندی عادی باشد،‌ خود نشانی از یك پیروزی ارزنده و بزرگ است؛ و اگر فرهنگ و اخلاق ذاتی افراد، متعالی و غنی باشد،‌ نشان از فتح قله‌ای است كه پرواز را آسان‌تر می‌كند. پروازی كه در آن هیچ چیز دور نیست و در آسمان منطق و عدالت ذاتی تحقق می‌یابد.
 

ایمیل شما :
ایمیل دوستان : (جداسازی با کاما ،)
نام: ایمیل: نظر: