درست همان جایی بنشین که من می‌گویم!

درست همان جایی بنشین که من می‌گویم!

قدمت روی چشم مهمان جان! ولی هرکجا من می‌گویم بنشین...
نویسنده: شهرزاد آزرم
تاریخ انتشار:
61 نفر این یادداشت را خوانده‌اند
5 نفر این یادداشت را دوست داشته‌اند

رفته‌ای مهمانی. صاحبخانه اصرار می‌کند بالای اتاق بنشینی یا روی راحتی یا پشت میز ناهارخوری. تو چه کار می‌کنی؟ قبول نمی‌کنی؛ به همین راحتی!

 

صاحبخانه می‌گوید بالای اتاق بنشین! شما می‌گویی اختیار دارید؛ با هم این حرف ها را نداریم.  

می‌گوید بنشین روی صندلی! می‌گویی: ممنونم! همین‌جا روی زمین راحت‌ترم.

می گوید: بفرما بنشین روی راحتی! می‌گویی لازم نیست قربان! ترجیح می‌دهم به دیوار تکیه بدهم.

 

این بگو مگوها ادامه دارد و از صاحبخانه اصرار و از جنابعالی انکار.

 

مهمان جان! قدمت روی چشم. اما لطفا دقیقا همان جایی بنشین که صاحبخانه می‌گوید. همان جا و همان نقطه. شاید دلیل خاصی دارد. شاید می‌خواهد یک چیزی توی دید شما نباشد. یا برعکس، می‌خواهد منظره‌ای را در تیررس دید شما بگذارد. شاید فنر آن راحتی بیرون آمده که صاحبخانه از شما می خواهد روی صندلی بنشینی یا هزار شاید دیگر که شمای مهمان هیچ خبری ازشان نداری و فقط در ذهن صاحبخانه است. 

امام باقر علیه السلام: هرگاه به خانه برادرتان وارد شدید، هر جا صاحبخانه گفت، همان جا بنشینید؛ زیرا صاحبخانه به وضع اتاق خود آشناتر است.

قال الامام الباقر علیه السلام اذا دخل احدکم علی اخیه فی رحله فلیقعد حیث یامر صاحب الرحل : فان صاحب الرجل اعرف بعوره بیته من الداخل علیه
(بحار الانوار ج 75-451)
ایمیل شما :
ایمیل دوستان : (جداسازی با کاما ،)
نام: ایمیل: نظر: